در طی چند دهه اخیر، کلمبیا با تلاشهای فراوان، توانسته است تا شهرت منفور خود را از دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، زمانی که به عنوان دولتی در مرز سرنگونی توسط گروههای خشونتآمیز کنترل میشد، تغییر دهد. به این ترتیب، اکنون، کلمبیا با امور مثبتی چون رشد اقتصادی، پرورش هنرمندان و ورزشکاران مشهور، داشتن مناظر طبیعی زیبا و حیات وحش متنوع شناخته میشود. حجم زیادی از این تغییر، به نوآوری اجتماعی در کلمبیا مربوط میشود که به طور مفصل در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تعداد افرادی که در کلمبیا در فقر زندگی میکنند، از ۵۳.۷٪ در سال ۲۰۰۲ به ۲۸٪ در سال ۲۰۱۶ کاهش یافته و فقر بسیار شدید از ۱۹.۵٪ به ۸.۵٪ کاهش یافته است. مسئله مهمتر اینکه خشونت در کشور از زمان پابلو اسکوبار و دوران اوج فعالیتهای شبه نظامی و جنگهای پارتیزانی به شدت کاهش یافته است. در سال ۱۹۹۱، کلمبیا به دلیل سطوح بسیار بالای خشونت، با شهرهایی چون مدلین که نرخ قتل ۴۳۳ در هر ۱۰۰٫۰۰۰ نفر را تجربه میکرد، مشهور بود. با سقوط کارتلهای مواد مخدر، گروههای شبه نظامی و توافق صلح با گروههای پارتیزانی، خشونت به طور چشمگیری کاهش یافت. در سال ۲۰۱۶، مدلین با نرخ قتل ۱۸.۷ در هر ۱۰۰٫۰۰۰ نفر (بیش از ۲۰ برابر کاهش) و بوگوتا با ۱۵.۸، به این نکته رسیدند که اگرچه هنوز این سطوح از اروپا بالاتر هستند، اما پایینتر از بسیاری از شهرهای بزرگ در آمریکای لاتین و ایالات متحده آمریکا میباشند.
نقش نوآوری اجتماعی در بهبود زندگی مردم کلمبیا
در جهت بهبود اقتصاد، داستانها و برنامههای مختلفی وجود دارد که هدف آنها بهبود زندگی مردم و کاهش فقر است. مدتی پیش، دولت بخش ویژهای به نام «دپارتمان رفاه اجتماع (DPS)» تأسیس کرد تا به طور خاص بر کاهش فقر تمرکز کند. این دپارتمان، هرچند که یک وزارت کامل نبود، دارای بودجه قابل توجهی بوده و از بسیاری از وزارتخانهها بزرگتر بود. حتی یک نمایندگی در شورای وزیران داشت. تمام این موارد نشان از اهمیت کاهش فقر برای کلمبیاست.
در دپارتمان رفاه اجتماعی، گروهی خاص به نام «آژانس ملی برای غلبه بر فقر شدید (ANSPE)» تأسیس شد. این گروه، علاوه بر مسئولیتهای خود، یک شبکه ملی به نام «رد یونیدوس» را مدیریت میکرد که شامل بیش از ۱۰،۰۰۰ رهبر محلی بود. رد یونیدوس به صورت مستقیم با ۱.۵ میلیون خانواده در وضعیت فقر همکاری میکرد و امکان دسترسی ویژه به خدمات اجتماعی و تسهیلات را برای آنها فراهم میساخت تا مشکلات مختلف مرتبط با فقر را برطرف کند.
در ANSPE یک مرکز نوآوری اجتماعی (CIS) وجود داشت. این مرکز نقش مهمی در اشتراک گذاری بهترین ایدهها از جوامع محلی و گسترش راهحلهای نوآورانه برای مقابله با فقر شدید ایفا میکرد. آنها بسیاری از نوآوریهای محلی کلمبیا را کشف کردند که نه تنها زندگی افراد در وضعیت فقر را بهبود میبخشیدند، بلکه بر سیاستهای دولت نیز اثر داشتند.
یک مثال قابل توجه، پروژه «آگروسولیداریتی (Agrosolidarity)» است، یک شبکه ملی از خانوادههای کشاورز که با همکاری یکدیگر، بهبود زندگیشان و حمایت از شیوههای کشاورزی عادلانه و پایدار را هدف قرار دادهاند. این شبکه با ساختار غیرمتمرکزی عمل میکند که اطمینان میدهد همه خانوادهها در تصمیمگیری دخیل باشند. این رویکرد منحصر به فرد به آنها این امکان را میدهد که اقتصادهای تعاونی و چرخههای اقتصادی دایرهای را با هم ترکیب کنند و در عین حال به مسائلی نظیر مالکیت نابرابر زمین نیز بپردازند.
در کلمبیا، بیشترین مقدار زمین در اختیار درصد کوچکی از مردم است، با این حال، مسئله مالکیت زمین به مشکل فوق العاده مهمی تبدیل شده است. برای تأکید بر اهمیت این مسئله، در توافقنامه صلح امضا شده در سال ۲۰۱۶، دو بند اولیه به مالکیت و استفاده از زمین و مشارکت و نمایندگی سیاسی محلی اختصاص داده شد. این نشان از تشخیص این چالشها به عنوان اجزای اساسی در هدف بزرگتر ترویج رفاه اجتماعی است.
تغییر و نوآوری به سمت صلح و آرامش
بر اساس گزارش مرکز حل تعارضات نروژ، فرآیند صلح با گروه فارک در کلمبیا، ایدههای نوآورانهای را در بر دارد که میتواند به سایر تلاشهای صلحجویانه در سرتاسر جهان کمک کند. این افکار ناشی از درسهایی است که در مذاکرات ناموفق در طول ۵۰ سال تنازع با فارک به دست آمده است. از طرف دیگر، رهبران بینالمللی با تجربه که در سایر فرآیندهای صلح نقش داشتهاند نیز به صورت فعّال با کلمبیا همکاری کردهاند.
همزمان با این موارد، جوامع محلی راهحلهای خلاقانه خود را برای مواجهه با بحران انسانی ناشی از تنازعات مسلحانه پیدا کردهاند. در این میان، مواردی که بر جمعیت عمومی از جمله کودکان تاثیر میگذارند به طور ویژهای اهمیت دارند. به عنوان مثال، حلقههای یادگیری Escuela Nueva که در سرشماری جهانی SI-DRIVE نیز به آن اشاره شده است، برای کودکانی که به زور از مکانهای آموزشی اخراج شدهاند و دچار مشکل در وفق با سیستم معمول مدرسهای بودهاند، طراحی شده است. این حلقههای یادگیری اصول خود را با محوریت فعالیت دانشآموزان و به کارگیری معلمان به عنوان راهنما دنبال میکنند. این طرح، اغلب فعالیتهای آموزشی خود را در فضاهای عمومی به اجرا در میآورد و گاها مشارکت مؤسسات آموزشی رسمی، والدین و رهبران جامعه را نیز درگیر میکند. به این ترتیب، بسیاری از نوآوریهای اجتماعی در کلمبیا، از جمله حلقههای یادگیری، بر تصمیمگیریهای سیاسی تأثیر گذاشتهاند و به چالشهای اجتماعی گستردهتر پاسخ دادهاند. به عنوان مثال، حلقههای یادگیری به مرور از حمایت کودکان اخراجشده به خانوادههایی که به هردلیل نمیتوانند خود را با سیستم مدرسهای کشور وفق دهند، گسترش یافته است.
پیشروی در مسیر تحول و مواجهه با چالشها
گرچه از اقدامات جهت مقابله با فقر و خشونت حمایت وجود داشته، اما نگرانیهایی درباره موفقیت طولانیمدت این اقدامات بروز کرده است. در سال ۲۰۱۶، سطوح فقر و فقر شدید برای اولین بار در ۱۴ سال افزایش یافت. از سوی دیگر، کاهش بودجه نیز بر سازمانهای فعال نوآوری اجتماعی تأثیر گذاشت و آنها را وادار به کاهش اعضای تیمها یا حتی منحل کردن برخی از آنها وادار نمود.
فرآیند صلح نیز با دشواریهای خاص خودش مواجه شد؛ زمانی که بیش از نیمی از شهروندان توافقنامه صلح را در طی رأی گیری به عمل آمده رد کردند. اگرچه با ویرایش و تأیید توافقنامه، کنگره با آن موافقت کرد، اما اجرا و پیشنهادات ساختاری آن با تهدیدهای زیادی مواجه شدند. علاوه بر همه اینها، فضای سیاسی وقت نیز به دو قطب مخالف تقسیم شده و دچار جبههگیری شد. در نهایت، انتقاد نامزدها از این فرآیند صلح در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۸ کلمبیا، ممکن بود بر پایداری آن تأثیر بگذارد. از همین جهت، با وجود تسلیم سلاحها توسط گروه فارک، احتمال تغییر توافقات توسط دولتهای جدید میتواند منجر به بروز خشونت جدید و افزایش نابرابریها شود.
راههایی که جوامع کلمبیا میتوانند تأثیر گذار باشند
در برخی از نواحی روستایی کلمبیا، بسیاری از مردم با فقر دست و پنجه نرم میکنند و دولت در آنجا کمتر دخالت میکند. مردم در این مناطق، به جای اعتماد به دولت، اغلب با یکدیگر همکاری میکنند و به صورت مشترک تلاش میکنند تا به مشکلات پیش آمده پاسخ دهند. این پدیده به نام نوآوری اجتماعی محلی شناخته میشود که ثابت شده میتواند در تأمین نیازهای اساسی کمک کرده و حتی بر سیاستهای دولت نیز تأثیر گذار باشد.
در گذشته شهروندان عادی کلمبیا نقش مهمی در ایجاد تغییرات اساسی ایفا کرده اند. به عنوان مثال، دانش آموزان در سال ۱۹۹۱، جنبش «سپتیما پاپلتا» را سازماندهی کردند، جنبشی که طی آن بیش از ۷ میلیون نفر به صورت نمادین برای قانون اساسی جدید رأی دادند. در سال ۲۰۰۸، بیش از ۸ میلیون نفر در جنبش «نه به فارک» به خیابانها آمدند تا خواستار خاتمه یافتن خشونت توسط گروه شورشی فارک شوند.
امروزه هم مقامات دولتی و فعالان صلح باور دارند که بهترین راه برای کاهش خشونت و جلوگیری از بازگشت آن، مشارکت مستقیم شهروندان است. به این ترتیب، مردم با سازماندهی و اقدام خود میتوانند اساسیترین حق انسان یعنی یعنی حق زندگی را حفظ کنند. آنها همچنین معتقدند که اجتماعات محلی با ایجاد نوآوری اجتماعی در کلمبیا نقش بسزایی در شکلگیری آینده بهتر و صلح آمیزتر کلمبیا خواهند داشت.
بدون دیدگاه