نوآوری اجتماعی و رویکرد تواناییمحور
رویکرد تواناییمحور، یک توسعه مؤثر در اخلاق، راهی را برای مدنظر قرار دادن عدالت و دموکراسی در میان نوآوریهای اجتماعی فراهم میکند. این رویکرد امکان فرصتی برای تأمل بحرفی و ترویج نوآوریهای اجتماعی ایجاد میکند که هم در هدفهای خود و هم در وسائل خود اجتماعی است.
مقدمه
نوآوری اجتماعی و رویکرد تواناییمحور (CA) به خانوادهای از رویکردهای پیشرفته در تغییرات اجتماعی تعلق دارند. هر دو این اصطلاحات با نظریه موافقت دارند که بهبودهای اجتماعی ممکن است و مکان معتبری برای تلاشهای قصدی و امید به این تغییرات وجود دارد. هر دو اصطلاح در دوران پس از جنگ سرد رشدی را تجربه کردند. با فروپاشی دیوار برلین، شانسها برای توسعه جهانی مشترک به طور ناگهانی بهتر به نظر میرسید. در همین حال، جهانی شدن اقتصادی پایداری محیطی و نابرابری اقتصادی را افزایش داد. از این رو نوآوری به عنوان محرکی برای توسعه اقتصادی به تأهیل نیاز داشت. نوآوری اجتماعی ظاهر شد و با آن تغییری در تمرکز از تغییر در محصولات به تغییر در روشها رخ داد. به طور همزمان، اقتصاددانان و فیلسوفان خواستار تغییر محوری از توسعه به معنای رشد اقتصادی به سود توسعه انسانی بر پایه رویکرد تواناییمحور شدند. این تصور بدیلی از توسعه فراهم میکند که راهی برای تأسیس عدالت و دموکراسی در مرکز نوآوریهای اجتماعی فراهم میکند؛ در عوض، نوآوری اجتماعی یک ذخیره از ایدههای عملی برای بررسی رویکرد تواناییمحور ایجاد میکند.
رویکرد تواناییمحور: معرفی اصطلاحات
در یک سری مقالات کلاسیک، اقتصاددان و فیلسوف آمارتیا سن اظهار داشت که حتی فیلسوفان در گفتگوهایشان در مورد عدالت تمایل دارند به دیدگاه اقتصادی متمرکز بر کالاها و خدمات بپیوندند و به زیان سوال این است که افراد با این کالاها و خدمات چه کارهایی میتوانند انجام دهند. به عنوان جایگزینی برای “تعلق به کالا”، آقای سن به همراه فیلسوف مارتا نوسبام و یک جامعه تحقیقات چندرشتی رشد کردند و به رویکردی تازه متمرکز بر فرصتها و آزادیهای افراد پیش رفتند: رویکرد تواناییمحور.
یک مثال تغییر تمرکز را نشان میدهد: سه نفر مقدار یکسانی پول دریافت میکنند. نفر اول یک فرد جوان و سالم است، نفر دوم ناتوانی جسمی دارد و نفر سوم نیاز به مراقبت از یک نوزاد دارد. فرصتهای مؤثر مرتبط با همان مقدار پول برای هر کدام متفاوت است. برای شخص دارای ناتوانی جسمی، حرکت کردن دشوارتر از دو نفر دیگر است. برای والدینی که نوزاد دارند، بسیاری از نیازهای مراقبتی اضافی وجود خواهد داشت که فرصت مؤثر استفاده از پول را کاهش میدهد.
با تغییر تمرکز از پول به کالاها، میتوان نسخهای دیگر از این نکته ارائه داد: همان سه نفر به ترتیب یک دوچرخه دریافت میکنند، نفر اول میتواند از دوچرخه استفاده کند، اما نفر دوم نمیتواند به دلیل ناتوانی جسمی؛ والدین نظری میتوانند از دوچرخه استفاده کنند، اما واقعاً مفید نیست – دوچرخه حمل و نقل ویژهای با جایی برای کودکان و کیسههای خرید و غیره مفید خواهد بود. به اختصار، وقتی به اهداف به جای وسائل توجه میکنیم، تنوع افراد و تنوع اهدافشان به طور فوری ظاهر میشود. رویکرد تواناییمحور تلاش میکند تا بهبودی در مکان ارائه دهد تا این نکته به جدیت مورد توجه قرار گیرد:
- این یک تمرکز اخلاقی روی رفتار به عنوان یک پایان است. آن اظهار میکند که ما نمیتوانیم ارزش یا رفاه را به طور کلی محاسبه کنیم بلکه نهایتاً باید هر فرد را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
- مفهوم عملکرد را به عنوان فعالیتها و وضعیتهایی که به وضعیت خوبی یا بدی یک فرد میانجامد (برای مثال، “سالم بودن” یا “بیمار بودن”) معرفی میکند.
- مفهوم قابلیت را به عنوان آزادی یک فرد برای لذت بردن از عملکردهای مختلفی که ارزش دارند و دلایل داشتن ارزش برای آنها دارند (ما دیدیم که داشتن دوچرخه مشابه داشتن فرصت استفاده از آن نیست؛ در اصطلاح تواناییمحور، افراد مختلف توابع تبدیل مختلفی دارند، به عبارت دیگر، توانایی تبدیل منبع به عملکرد را دارند).
- تمرکزی بر عاملیت قرار میدهد: توانایی اشخاص برای دنبال کردن اهدافی که ارزش میدهند و دلایل داشتن ارزش برای آنها، نیازمند مشارکت در فرآیند است؛ مردم تنها گیرندههای فعال کالا و رفاه نیستند (در مثال دوم، بهتر از “دوچرخه برای همه” بحثی قبل از مباحثه در مورد وسایل مناسب حرکت میباشد).
- تأکید بر پلورالیسم: مهم است به تواناییمحور و عملکردها به صورت جمعی فکر کنیم. تقلیل به یک اندازهگیری واحد راهبردی دارد (در مثال اول ماهیت پول و درآمد نیاز به بحث در مورد اهداف مختلف افراد مختلف را جایگزین نمیکند).
- تأکید بر تنوع: همانند نمونه دوچرخه، با احترام به افراد و به عنوان انتهاها به معنی تطابق ندارد. تفاوتها بین افراد، از جمله ویژگیهای شخصی و متنهای اجتماعی و محیطی آنها، نیز باید در نظر گرفته شود.
خویشاوندی دشوار: اخلاق و نوآوری اجتماعی
رویکرد تواناییمحور چندین نکته را برای نهادهای نوآوری اجتماعی، سیاستها و تحقیقات معرفی میکند. نکته اول تمرکز ممتاز بر نقش نوآوری اجتماعی است. در جوامع کنونی، مسائل تمایل دارند به کارشناسان، بخشها و فرآیندهای سیاستی ویژه سپرده شوند. اگرچه این دینامیک بخشی از جوامع مدرن است، اما معایب آن همچنان شناخته شده است: فکرکرد سیلویی و رویکردهای تقسیمگرا که ناتوان در ارتباط میان نقاط را ایجاد میکنند. رویکرد تواناییمحور هم تنوع ارزشها و کالاها را همچنین ارتباطات میان آنها را تأکید میکند. به عنوان مثال، از آن برای بررسی رابطه علّی بین دموکراسی و تغذیه/سلامت کافی استفاده شده است. به این ترتیب، به یک تمرکز ممتاز بر نوآوری اجتماعی در جوامع مدرن دعوت میکند: نوآوریهای قابلیت به عنوان برقراری و تقویت ارتباطات قابلیتی بین بخشها، به عنوان مثال بین سلامت و مشارکت سیاسی. این تمرکز نیاز به تغییراتی در ساختار دارد که نوآوری اجتماعی میتواند به آنها کمک کند.
بدون دیدگاه