درک مشترکی از نوآوری اجتماعی

درک مشترکی از نوآوری اجتماعی

درک مشترکی از نوآوری اجتماعی

توسعه یک مفهوم قوی و مبتنی بر نظریه، چالش مهمی است تا بتوانیم پتانسیل نوآوری اجتماعی را بررسی کنیم. در اینجا نوآوری اجتماعی به عنوان ترکیب جدید یا تغییر شکل عملکرد‌های اجتماعی تعریف می‌شود، که این تعریف می‌تواند معانی مختلف و گاهاً متناقض نوآوری اجتماعی را به هم وصل کند و دیدگاه جدیدی به چندگانگی مفهوم نوآوری اجتماعی ارائه دهد. همچنین، این تعریف فرصتی را برای درک بهتر رابطه بین نوآوری اجتماعی و فناوری ارائه می‌دهد و پایه‌ای را برای تحقیقات علمی بیشتر فراهم می‌سازد.

دیدگاه جدید در مورد نوآوری اجتماعی

اهمیت نوآوری اجتماعی در مواجهه موفق با چالش‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و زیست‌محیطی قرن بیست و یکم، نه تنها در استراتژی اروپا 2020، بلکه به طور کلی در سطح جهانی هم مورد تأیید قرار گرفته است. همه کسانی که در این زمینه مشغول به کار هستند، از فعالان اجتماعی گرفته تا سیاستمداران و پژوهشگران، موافقند که صرفا نوآوری‌های فناوری قادر به غلبه بر چالش‌های اجتماعی و اقتصادی که جوامع مدرن با آن روبه‌رو هستند، نیستند. آمار جهانی از فعالیت‌های نوآوری اجتماعی، بیانگر راهکارهای بی‌شماری است که نشان می‌دهد نوآوری‌های اجتماعی در زمینه‌های مختلفی از جمله ادغام اجتماعی از طریق آموزش و کاهش فقر، الگوهای پایدار مصرف و سازگاری با تغییرات جمعیتی، موفقیت‌های بی‌شماری داشته‌اند. در عین حال، اهمیت نوآوری‌های اجتماعی نه تنها در ارتباط با ادغام اجتماعی و فرصت‌های برابر، بلکه در مورد قابلیت نوآوری و پایداری کلی آینده جامعه نیز در حال رشد است.

تاریخچه‌ای کوتاه از نوآوری اجتماعی

اصطلاح «نوآوری اجتماعی» را به اوایل قرن نوزدهم بازمی‌گردد، پیش از اینکه مفاهیم فناوری و اقتصاد تعریف عمومی نوآوری را تحت تأثیر قرار دهند. در ابتدا، این اصطلاح بیشتر به انقلاب سوسیالیستی مرتبط بود اما کمی بعدً، به اصلاحات اجتماعی، به ویژه در زمینه‌های آموزش و کار مرتبط شد. در اوایل قرن بیستم، معنای جدیدی از این اصطلاح به وجود آمد: نوآوری اجتماعی به معنای ظهور یا پذیرش رفتار یا روش عملی جدید است. این روش‌های عملی در تمام زمینه‌های جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند روابط جنسیتی، آموزش رسمی و غیررسمی، مدیریت، حاکمیت، آداب و رسوم فرهنگی و حتی زندگی روزمره. اخیراً، این اصطلاح برای بیان هر پدیده اجتماعی و فرایند تغییر در سراسر جهان استفاده می‌شود.

با این حال، تمامی انتظارات بالا با یک مفهوم ناکامل روبرو می‌شوند. پیرو همین موضوع، آمار جهانی نشان می‌دهد که مفهوم نوآوری اجتماعی هنوز به طور کامل توسعه نیافته است و به صورت رسمی تعریف نشده است. در واقع، هنوز یک توافق مشترک درباره نوآوری اجتماعی وجود ندارد و این مفهوم از سایر مفاهیم مشابه مانند کارآفرینی اجتماعی یا نوآوری فناورانه تمایز خاصی نمی‌دهد. گستره‌ی بی‌نهایتی از مسائل و ابعاد مختلف مسئله و همچنین انتظارات برای حل آن‌ها تحت عنوان “نوآوری اجتماعی” مطرح می‌شوند، بدون تمایز بین معانی مختلف اجتماعی و اقتصادی، شرایط شروع و گسترش آن، و بدون تمییز واضح آن از سایر اشکال نوآوری.

بنابراین، از یک سو، در حوزه‌های سیاستی مختلف، طیف گسترده‌ای از نوآوری‌های اجتماعی وجود دارد. اما از سوی دیگر، گزارش‌های مربوط به حوزه‌های سیاستی پروژه SI DRIVE نشان می‌دهند که درک مفهوم نوآوری اجتماعی به طور واضح وجود ندارد و نیاز به ارائه توضیح مفهومی از آن وجود دارد. سند‌های مرتبط با حوزه‌های سیاستی از سوی نهادهای عمومی مانند کمیسیون اروپا، سازمان ملل، سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD)، بانک جهانی و غیره، اغلب به نوآوری‌های اجتماعی ارجاع نمی‌دهند (با استثنای برخی مستندات هورایزن 2020 و انتشارات برخی از مدیریت‌های عمومی).

تعریفی بر اساس نظریه عملکرد اجتماعی

با توجه به علاقه‌ی روزافزون سیاسی و عمومی به این مفهوم، طی سال‌های اخیر بحث در این زمینه در سطح بین المللی به شدت گسترش یافته است. با توجه به اینکه بحث نظری-مفهومیً توجه کافی را به خود جلب نکرده و نقص این مفهوم را نشان می‌دهد، تمایل برای تحریک گفتمان بین‌رشته‌ای در حال افزایش است. در عین حال، تلاش‌ها برای تفکیک سیستماتیک بین جریان‌های تحقیقاتی، تقویت دیدگاه‌های مختلف از نظریه و برقراری نوآوری اجتماعی به عنوان یک مفهوم تحلیلی با یک موضوع تحقیقاتی واضح در حال افزایش است.

با هدف توسعه یک مفهوم نظری قوی از نوآوری اجتماعی، پروژه SI DRIVE روی عملکردهای اجتماعی به عنوان موضوع مرکزی تمرکز می‌کند. با الهام از تعریف پایه نوآوری شومپتر، نوآوری اجتماعی به عنوان ترکیبی جدید از عملکردهای اجتماعی در بخش‌های خاص یا زمینه‌های اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. آنچه نوآوری‌های اجتماعی را از سایر تغییرات اجتماعی متمایز می‌کند، این است که آن‌ها به وسیله فعالان خاصی به صورت آگاهانه و با هدف بهبود برآورده کردن نیازها و مشکلات، به نحوی که براساس عملکردهای تجربی محرک باشند، انجام می‌شود. بنابراین، نوآوری اجتماعی تا حدی اجتماعی است که توسط اجتماع پذیرفته شده و در جامعه یا زیرمجموعه‌های اجتماعی خاصی پخش می‌شود و در نهایت به عنوان یک عملکرد اجتماعی جدید نهادینه می‌شود. توجه داشته باشید که همانند هر نوآوری دیگر، نوآوری اجتماعی برای همه افراد لزوما تأثیر «خوب» یا «مطلوب» ارائه نمی‌دهد.

براساس این تعریف، ما توانستیم پنج بعد کلیدی را توسعه دهیم که بر توانایی، دامنه و تأثیر نوآوری‌های اجتماعی تأثیرگذار است. با توجه به عملکردهای اجتماعی به عنوان مرکز صحبت، شکل بالا این ابعاد کلیدی را خلاصه می‌کند. این مدل کمک می‌کند تا پیچیدگی و تضاد نوآوری را درک کنیم و به آن به صورت دقیق و علمی نگاه کنیم و نوآوری‌های اجتماعی را در طول چرخه آن، از طراحی و قصد تا اجرا و تأثیر واقعی، تجزیه و تحلیل کنیم. تأثیر ممکن است به صورت ناپیوسته (از «خوب» تا «بد») توسط گروه‌ها، طبقات یا نسل‌های مختلف اجتماعی درک شود. این ساختار پنج‌ضلعی به عنوان پایه‌ای برای استفاده از مفهوم نوآوری اجتماعی در تحقیقات نظری و تجربی در همه بخش‌های جامعه (عمومی، خصوصی و جامعه مدنی) و مناطق مختلف جهان استفاده شده است.

مزیت این رویکرد این است که امکان یکپارچه‌سازی عناصر اصلی برای توصیف نوآوری‌های اجتماعی را فراهم می‌سازد. به عنوان مثال، فاکتورهایی مانند اکوسیستم، گسترش و تقلید، ترکیب حوزه‌های سیاستی مختلف، اقدامات سیاسی (کل به جزء) و فعالیت‌های جمعی (جزء به کل)، همکاری با سیستم‌های دیگر یا اقدامات مکمل سیستم، بهره‌برداری از پیشرفت‌های فناوری و غیره.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *