جنسیت و تنوع به عنوان مضامین متقاطع نوآوری اجتماعی

جنسیت و تنوع به عنوان مضامین متقاطع نوآوری اجتماعی

کلیدی برای اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، پایبندی به حقوق بشر و انصاف است. در حالی که تعاریف تنوع اغلب وابسته به زمینه مخصوص و چندبُعی هستند، ما ابعاد آن را شامل جنسیت، نژاد/وضعیت مهاجرتی، ناتوانی، سرزمین‌نشینی، جهت‌گیری جنسی و هویت جنسی و سن می‌دانیم. شواهدی در حال رشد نشان می‌دهند که تنوع و انتزاع نه تنها در سطح فردی، بلکه برای سازمان‌ها و جوامع هم به نتایج مثبت متصل هستند. همچنین شواهد وجود دارد که اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از بین‌بردن گروه‌های تعریف‌شده بر اساس ویژگی‌های جمعی، از جمله فقر، سلامتی و خشونت، پایه‌گذاری بسیاری از مسائل جهانی فوری است. این مطالعه مختصر به بررسی ۸۲ مورد مطالعات عمیق درباره ابتکارات اجتماعی پرداخته و می‌یابد که جنسیت، وضعیت مهاجرتی و ناتوانی به عنوان مضامین متقاطع مهم عمل می‌کنند، در حالی که نژاد، نژادیت و وضعیت سرزمین‌نشینی کمتر یادداشت می‌شوند. ما می‌یابیم که گروه‌های اجتماعی محروم عمدتاً به عنوان جمعیت‌هدف برای ابتکارات اجتماعی قرار داده می‌شوند، بدون اینکه بحثی درباره موانع سیستمی که باعث محرومیت آن‌ها می‌شود (جنس‌پرستی، تبعیض نژادی و غیره) وجود داشته باشد، و نتیجه‌اش این است که آن‌ها توانایی محدودی برای ایجاد تغییر سیستمی دارند.

تنوع در زمینه‌های مختلف

تعاریف اصطلاحات مرتبط با تنوع پویا هستند و در طول زمان و مناطق مختلف تغییر می‌کنند. تا کنون، جنسیت به طور سنتی بر اساس دوگانگی مرد/زن تعریف شده است، اما تایید شده است که این مفهوم، همراه با جهت‌گیری جنسی، پیچیده‌تر و چندبُعی است. درک‌ها از نژاد، نژادیت و وضعیت مهاجرتی نیز به طور قابل توجهی متفاوت است. به عنوان مثال، در اروپا، مقاومتی در برابر بحث‌های نژادی وجود دارد که به‌طور جزئی بر پایه ارث وراثتی جنگ جهانی دوم استوار است. در دیگر کشورها، “مهاجران” یک گروه تعیین‌شده را تشکیل می‌دهند و به عنوان “دیگری” نژادی شناخته می‌شوند. درک‌های رسمی و عمومی نسبت به ناتوانی نیز با اختلافات زیادی همراه است؛ برخی کشورها آن را به عنوان محدوده‌ای محدود از ناتوانی‌های فیزیکی/ذهنی می‌دانند، در حالی که دیگران آن را شامل سلامت ذهنی و اعتیادات می‌پندارند. همچنین، در برخی کشورها، مردم بومی به میزان بیشتری توجه می‌یابند. با این‌حال، با وجود استفاده متداول، شناخت به رشته‌های مختلفی که بر اساس نشانه‌های جمعی‌شناسی افراد دسته‌بندی می‌شوند، در حال شناخته‌شدن بیشتر است و اینکه اثرات تقاطعی (مانند نژاد، طبقه اجتماعی و جنسیت) تغییرات مهمی در تجربیات زندگی افراد ایجاد می‌کنند که اغلب به اشتباه به عنوان گروه‌های “یکدست” مدنظر قرار می‌گیرند (مانند قومیت‌های بومی، آمریکاییان آفریقایی).

دلایل اهمیت تنوع:

زنان برای توسعه محلی، ملی و جهانی ضروری هستند. در کشورهای در حال توسعه، مطالعات نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاری در آموزش زنان به مزایای اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شود. در اقتصادهای صنعتی، تحقیقات نشان داده‌اند که رهبری زنان با عملکرد شرکت‌ها ارتباط مثبت دارد. تحقیقات نیز می‌یابد که مهاجرت و تنوع فرهنگی به طور گسترده‌تر با توسعه مناطق و رفاه اقتصادی مرتبط است.

با وجود این مزایای ثبت‌شده از تنوع، ساختارهای اجتماعی پیچیده باعث ادامه تبعیض و محرومیت می‌شود. این ساختارها از موانع در سطح جامعه (مانند قوانین، فرهنگ و تصورات ذهنی، ساختار کار زنان)، سازمانی (مانند سیاست‌ها و روش‌ها و شبکه‌های غیررسمی، تبعیض آشکار و تبعیض ناخودآگاه) و فردی (مانند نگرش‌ها، مهارت‌ها، رفتارها) تشکیل شده‌اند. تفاوت‌های قابل توجهی بین کشورها و سازمان‌ها نشان‌دهنده موانعی است که گروه‌های محروم با آن مواجه هستند. علاوه بر این، مروری بر شاخص‌های موجود برای اندازه‌گیری تنوع و جلب انتباه می‌تواند به تحلیل تأثیرات مثبت ابتکارات اجتماعی کمک کند.

به تدریج، مشاهده می‌شود که تلاش‌های تجربی برای مطالعه و اندازه‌گیری درجات تعلق اجتماعی به سطح بزرگ (ماکرو) انجام شده‌اند. به عنوان مثال، شاخص نابرابری جنسیتی تولید شده توسط سازمان ملل متحد شامل اقداماتی نظیر سلامت تولیدی زنان، نمایندگی دولتی (از طریق کرسی‌های پارلمانی)، دستیابی به آموزش و شرکت در بازار کار است. شاخص نهادهای اجتماعی و جنسیت (سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه) کدهای خانوادگی‌های تبعیض‌آمیز، قوانین محدودیتی که مردان را در کنترل بدنی زنان محدود می‌کند، آزادی‌های مدنی و حقوق مالکیت را در نظر می‌گیرد. شاخص برابری جنسیتی (اتحادیه اروپا) شامل عواملی مانند درآمد، سلامت و خشونت علیه زنان است. شاخص توانمندسازی زنان (سازمان ملل متحد) شامل عواملی چون شرکت در موقعیت‌های پرداخت با اقتصادی و سهم زنان در درآمد می‌باشد.

شاخص سیاست‌های ادغام مهاجران دسترسی به نهادهایی چون آموزش، بهداشت و بازار کار را به همراه سیاست‌های تجدید یکیت خانواده و مسیرهای به تابعیت و اقامت دائم اندازه‌گیری می‌کند. آمار ادغام مهاجران توسط یورواستات مشابه است و شاخص شهروندی و ادغام اروپایی توسط شورای بریتانیا نیز سیاست‌های ضدتبعیض، تجدید یکیت خانواده و تجدید تابعیت را درنظر می‌گیرد. شاخص جهانی جلب اندازه‌گیری وقوع خشونت گروهی خاص (مانند نژاد، نژاد، دین و جهت‌گیری جنسی)، نمایندگی سیاسی گروه‌های محروم، نابرابری درآمدی و قوانین ضدتبعیض را در نظر می‌گیرد.

در کشورهای با درآمد بالا، کسب‌وکارها و موسسات غیرانتفاعی آغاز به اندازه‌گیری تنوع و ادغام در سطح سازمانی کرده‌اند. به عنوان مثال، مجله فوربز لیستی از شرکت‌ها بر اساس معیارهایی چون سن، کشور محل تولد، ناتوانی و نژاد منتشر می‌کند. مدرسه کسب‌وکار لوسرن یک شاخص تنوع جامع برای سازمان‌های بزرگ سوئیسی با حداقل ۲۵۰ نفر ارائه می‌دهد و عواملی چون سن، جنسیت، ملیت، دین و سلامت را در نظر می‌گیرد. شاخص برابری ناتوانی توسط انجمن آمریکایی افراد معلول و شبکه کسب‌وکار و رهبری آمریکا تولید شده‌است و با استفاده از داده‌های نظرسنجی درباره فرهنگ سازمانی، روش‌های استخدام و خدمات پشتیبانی، شرکت‌ها را از نظر رفتار نسبت به کارمندان ناتوان رتبه‌بندی می‌کند. و هنوز چندین نسخه دیگر وجود دارد. در سطح فردی، پروژه نهان (دانشگاه هاروارد) آزمونی با ویژگی‌های متعدد ایجاد کرده که نگرش‌ها و تبعیض ناخودآگاه را ارزیابی می‌کند. این شاخص‌ها می‌توانند به ارزیابی اثرات ابتکارات اجتماعی و مدل‌های منطقی برای ایجاد تغییر در سیستم‌ها کمک کنند.

تنوع و ابتکار اجتماعی

هزار و پنج ابتکار ثبت‌شده توسط SI-DRIVE به‌طور خلاقانه به مشکلات اجتماعی متعدد در چندین زمینه پرداختند (برای مشاهده مقاله “ابتکار اجتماعی در حال رشد – نتایج نخستین نقشه‌برداری جهانی” مراجعه کنید). مطالعات موردی گسترده‌تری از ۸۲ مورد از این ابتکارات توسط SI-DRIVE انجام شد، که نشان داد که تقریباً یک سوم (31.7٪) به صراحت به جنسیت اشاره داشتند (شامل انواع مختلفی از این واژه‌ها مانند “دختران”، “زنان”، “زن”), و گروه‌های کوچک‌تر به “وضعیت مهاجرتی” (18.3٪)، “ناتوانی” (14.6٪)، “وضعیت بومی” (4.9٪) یا “نژاد/قومیت” (3.7٪) اشاره کردند.

جنسیت

در تمامی مطالعات موردی، تشخص یافت که جنسیت تجربیات افراد را در زمینه‌های فقر یا نسبت به مؤسساتی مانند مدارس یا بازار کار شکل داده است. چندین ابتکار به دنبال کمک به زنان برای غلب بر موانع خاص بودند. مرکز یادگیری مداوم شهرداری استانبول (ترکیه) و تعاونی خدمات اجتماعی یکپارچه (اسپانیا) زنان را با آموزش مهارت‌ها کمک کردند تا شرکت در بازار کار راحت‌تر داشته باشند. همچنین، پروژه “مامانا کار می‌کنند” در روسیه با ارائه شرایط کاری انعطاف‌پذیر و تأمین مالی برای طرح‌های کسب‌وکار مادران جوان، به زنان کمک کرد. ابتکار “شأن و طراحی” در هند نیز به بیش از ۲۱٬۲۲۵ نفر از افراد محروم (بیش از 90 درصد آن‌ها زن) تجهیزات خرد و ماشین‌آلات تولید پوشاک را فراهم کرد که پیش‌تر با پیاده‌روی برآورده می‌شدند. پروژه “Iss mich (Eat me!)” در آلمان نیز به مادران جوان که از تحصیلات و مهارت‌های لازم برخوردار نبودند، شغل‌های انعطاف‌پذیر در حوزه خدمات پخت و پز و پیک‌رسانی ارائه می‌داد. در همین حال، اقدام “تقویت امور مالی عمومی” در اکوادور امکان دسترسی به اعتبار بانک‌های تجاری را برای زنان روستایی فراهم کرد و این امکان را به آن‌ها می‌داد که احتمالاً کسب‌وکار خود را آغاز یا خریدهای معنی‌داری انجام دهند.

هر یک از ابتکارات فوق سعی کردند ورود به بازار کار را از طریق آموزش، تجهیزات یا سرمایه تسهیل کنند، در حالی که ساختارهای اجتماعی زیرین که باعث نبودن چنین منابعی می‌شوند، بی‌توجه ماندند. به ندرت زنان به عنوان عوامل تغییر تصویر شده‌اند. به عنوان مثال، اتحادیه باد انرژی زنان “Qvinnovindar” در سوئد به دنبال پایداری از طریق انرژی‌های جایگزین بود. ابتکار “شی تاکسی” در کرالا، هند، رانندگان زن را استخدام کرد تا سفرهای ایمن برای زنان با خطر تجاوز جنسی فراهم کنند و این طور همچنین مشارکت آن‌ها در بازار کار و زندگی روزمره‌شان را ارتقا دهند.

مهاجران

مهاجران و پناهجویان در تقریباً یک پنجم (18.3٪) مطالعات موردی ذکر شدند، به ویژه در رابطه با کاهش فقر (38.5٪) و آموزش (38.9٪). چندین برنامه به نیازهای مهاجران به شکل‌های سنتی پرداختند، مانند برآورده کردن نیازهای آموزشی آن‌ها. به عنوان مثال، برنامه PROSA (اتریش) به هدف دارد تا به پناهجویان که هنوز واجد شرایط آموزش عمومی نیستند، دسترسی به آموزش فراهم کند. برنامه تالنت اسکات (آلمان) نیز با هدف فراهم کردن آموزش انعطاف‌پذیر و قابل دسترس، از جمله کلاس‌های زبان اساسی و آموزش فنی و تخصصی، برای گروه‌های محروم از جمله پناهجویان، استفاده می‌کند. Lernhaus (اتریش)، یک مؤسسه ارائه کننده خدمات مشاوره آموزشی رایگان، با اینکه به طور خاص به مهاجران هدف ندارد، یک بخش قابل توجهی از کودکان این اجتماع را خدمت‌رسانی می‌کند. برنامه Learning Circles (کلمبیا) نیز برای ترویج دستیابی به آموزش در میان کودکان از گروه‌های آسیب‌پذیر، از جمله کودکان از جوامع تخلیه‌شده، راه‌اندازی شده است. ارزیابی یونسکو نشان داد که دانش‌آموزان Learning Circle در آزمون‌های ریاضی و زبان نتایج بهتری نسبت به همتایان آموزشی معمولی داشتند. با این حال، ابتکارات مشابهی برای ارزیابی دقیق تر تأثیر این نوع ابتکارات گزارش نشده بودند.

ابتکارات دیگر به دنبال پشتیبانی از نیازهای کمتر شناخته‌شده اجتماعی مهاجران بودند. به عنوان مثال، برنامه “دست‌های خالی کوله‌ها” در فرانسه، کمد‌های ذخیره‌سازی برای افراد بی‌خانمان و به ویژه مهاجران فراهم می‌کند که در طول روز کالاهای خود را با خود حمل می‌کنند و با تبلیغات مخصوصی روبه‌رو می‌شوند.

تعدادی نیز تشخص گذاشتند که اقدام به شناسایی و دارایی‌های مهاجران و فرصت‌های تفاهم متقابل کردند. به عنوان مثال، ابتکار “طعم خانه” در کرواسی، به مهاجران فرصت می‌دهد تا از طریق غذا میزبانان خود را با فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای مبدأ خود معرفی کنند و تفاهم متقابل را ایجاد کنند. همچنین، اقدام “پذیرایی پراکنده” در ایتالیا نیز با مطابقت مهاجران با یک خانواده میزبان که برای مدت شش ماه تا یک سال با آن‌ها زندگی می‌کنند، به تقویت ادغام پناهجویان پرداخت و باعث ایجاد شبکه‌های اجتماعی، آشنایی با جوامع جدید و افزایش تفاهم متقابل از تفاوت میان افراد شد. با این حال، این رویکرد مبتنی بر دارایی از عادت نبود.

ناتوانی

تقریباً یک نفر از هر هفت (14.6٪) مطالعات موردی گسترده به افراد معلول اشاره کردند. ارجاع به آن‌ها در مطالعات موردی مرتبط با حرکت (33.3٪) و آموزش (22.2٪) بود. باز هم، ابتکارات ابتکاری اجتماعی معمولاً به هدف بهبود مشکلاتی که این گروه با آن مواجه است، تمرکز داشتند، به جای این‌که افراد را توانمند سازند. مؤسسه خیریه Whizz-Kidz در انگلیس با چندین فعال هماهنگی می‌کند و پشتیبانی حقوقی را در طول مراحل مختلف فرآیند تهیه وسایل نقلیه نقلی فراهم می‌کند. به همین ترتیب، شرکت LIFEtool GmbH (اتریش) به حمایت از افراد دارای معلولیت‌های جسمی، معلولیت‌های یادگیری یا ناتوانی‌های دیگر از طریق تکنولوژی کامپیوتر اختصاص یافته است که حرکات چشمی را اسکن و ترجمه‌اشان به شکل‌های مبتنی بر آیکون، صوتی یا نوشتاری انجام می‌دهد. به طور مشابه، JAKOM یک فناوری کمکی است که در کرواسی توسعه یافته است و بهبود توانایی‌های ارتباطی افراد اوتیسم با ناتوانی‌های ارتباطی را هدف قرار داده است. در برخی موارد، خدمت به افراد معلول فقط یک جنبه از زمینه‌ی عملیاتی شناخته‌شده توسط ابتکارات بود. به عنوان مثال، بنیاد SEKEM گزارش شده است که به‌عنوان یکی از برنامه‌هایش، یک مدرسه را اداره می‌کند که به طور خاص به گروه‌های اجتماعی محروم، از جمله افراد معلول، خدمت می‌رساند. هیچ نمونه‌ای که به بررسی فایده متقابل یا رویکرد مبتنی بر دارایی اشاره داشت، یافت نشد.

بسیاری از موارد مورد بررسی، استراتژی‌های مفیدی را برای بهبود مشکلات اجتماعی ارائه دادند که تاکنون توسط دولت‌ها و بازارهای اقتصادی سنتی حل نشده‌اند. در حالی که مدرکی وجود داشت که نشان می‌دهد که ابتکارات در مقیاس کوچک موفق بوده‌اند، مدرک محدودی از قابلیت مقیاس‌پذیری وجود داشت. همچنین، مدرک کمی از این ابتکارات برای مقابله با موانع ساختاری و سیستمی برای شامل‌گری وجود داشت. بیشتر بحث‌ها در مورد زنان، مهاجران و افراد دارای معلولیت، به جز تعداد معدودی استثناها، در حالت کلی دور از تمرکز بر روی محرومیت و محرومیت گردشان بودند، با تمرکز بسیار کم بر روی این که چگونه این گروه‌ها می‌توانند به عنوان دارایی‌ها برای جوامع خود خدمت کنند. ما فرض می‌کنیم که شاخص‌های موجود از تنوع و جلب‌پذیری می‌توانند در ارزیابی‌های آینده برای سیستماتیک ارزیابی تأثیر ابتکارات اجتماعی مفید باشند. علاوه بر این، ما معتقدیم که فضای کافی برای ارزیابی انتقادی شکل ممکن ابتکارات وجود دارد که به موانع سیستمی گسترده‌تری که در حال حاضر به شکل قطعه‌پاره از تضمین اجتماعی موانع می‌شوند، می‌پردازد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *